نحوه قتل مهرجویی در دادگاه فاش شد؛ من فقط برای کشتن مهرجویی رفتم | یک متهم قتل مهرجویی زیر ۱۸ سال دارد!
به گزارش روبرونیوز، دومین جلسه رسیدگی به پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش با دفاعیات دو متهم باقیمانده برگزار شد.
وکلا در ابتدای جلسه رسیدگی، بخشی از اختلافات حقوقی خود را مطرح کرده و به یکدیگر پاسخ دادند. سپس اسکندر و میرویس متهمان ردیف دوم و سوم پای میز محاکمه ایستادند.
در ابتدا اسکندر، متهم ردیف سوم در جایگاه قرار گرفت و گفت: اتهامات را قبول دارم. چند روز قبل از حادثه سر کار بودم. کریم زنگ زد و گفت میخواهیم سرقت کنیم. یک نفر را میشناسم که خارج میرود و در خانه دلار و یورو دارد. ما رفتیم خانه مهرجویی البته او را نمیشناختیم. اول کریم رفت بعد میرویس و بعد من و داوود رفتیم. بعد میرویس چوب پیدا کرد. کریم هم یک چاقوی دسته زرد داد به من. در خانه باز بود. وارد شدیم. مهرجویی و همسرش در آشپزخانه دور میزناهارخوری بودند. زن وقتی که ما را دید، فرار کرد سمت اتاق. من و داوود دنبالش رفتیم. او پشت در ایستاده بود اما زور زدیم و وارد شدیم. در همین حین چاقو از دستم ول شد و افتاد زمین. دست و پای خانم را که بستیم، کریم آمد. دو تا چاقو دستش بود، یک چاقو را به من داد، گفت بزن، اگر نزنی تو را میکشم. من هم دو ضربه به گردنش کشیدم. خیلی خون نیامد، فقط یک قطره خون روی من ریخت که ترسیدم و چاقو را زمین انداختم و عقب رفتم. کریم چاقو را برداشت و ضربه به گردن خانم زد. گفت بروید خانه را بگردید هر چه پیدا کردید، بردارید. ما طلا و دو گوشی پیدا کردیم و برداشتیم. کریم گوشیها را به من داد و گفت چون بیرون از شهرک هستی تو گوشیها را قایم کن من هم گوشیها را خاک کردم. بعد از مدتی هم وقتی سر کار بودم، ماموران دستگیرم کردند. من در این مدت صادقانه حرف زدم و همه چیز را لو دادم.
در این هنگام قاضی پرسید: دیدی مهرجویی چطور کشته شد؟ متهم گفت: من نفهمیدم اما دست میرویس بالا و پایین شد، این را دیدم البته صدایی نشنیدم.
در ادامه وکیل اسکندر در جایگاه قرار گرفت و گفت: موکل من صداقت داشته و بر اساس واقعیت صحبت کرده و حتی صداقتش باعث شد که طلا و چاقو کشف شود که یکی از دلایل اصلی موجود در پرونده است. با توجه به همکاریای که موکل من کرده درخواست اعمال تخفیف دارم. ضمن اینکه کریم سرکرده باند بوده و موکل من را برای ضربه زدن به خانم محمدیفر تهدید کرده است.
متهم ردیف دوم: رفتم که مهرجویی را بکشم
در ادامه میرویس در جایگاه قرار گرفت و گفت: من همه اتهامات را قبول دارم اما سرقت را قبول ندارم. من برای کشتن مهرجویی رفته بودم چون اختلاف داشتم. همین اختلاف هم باعث شد که این کار را بکنم. چند روز قبل از حادثه کریم گفت بیا برویم مهرجویی را بکشیم. قبول نکردم اما کریم گفت چون تو با مهرجویی اختلاف داشتی ما او را بکشیم باز هم گردن تو میافتد برای همین من هم رفتم. وقتی رفتیم من چوب برداشتم. مهرجویی که آمد چهار ضربه به سرش زدم. دستش را بالا آورد تا دفاع کند ضربه به دستش برخورد کرد. بعد کریم یک ضربه با چاقو به گردنش زد. مهرجویی افتاد روی صندلی و صندلی شکست.
در این هنگام قاضی گفت: تا زمانی که کریم ضربه را نزده بود مهرجویی هنوز ایستاده بود؟
متهم گفت: بله ایستاده بود و مقاومت میکرد.
قاضی از میرویس پرسید اختلافت با مهرجویی برای چه بود؟
میرویس گفت: یکسری وسایل را از باغ دیگری دزدیدم. صاحب مال گفت بیا برای ما کار کن به اندازه ۳۰ میلیون برای آن فرد کار کردم اما مهرجویی باعث شد که من را از شهرک اخراج کنند و همین باعث شد کینه به دل بگیرم و فقط به فکر کشتن بودم.
قاضی گفت: درباره خانم محمدیفر چطور؟
متهم گفت: من در قتل او نبودم و در پذیرایی ایستاده بودم و در سرقت هم نقش نداشتم و دنبال انتقام بودم. آنجا چند گوشی بود میتوانستم گوشی را بردارم و بروم، اما این کار را نکردم و سرقت را قبول ندارم.
سپس رئیس دادگاه متهمان را برای بیان آخرین دفاعیات به جایگاه فراخواند.
کریم متهم ردیف اول گفت: اتهام دو فقره قتل و سایر اتهامات را قبول ندارم من در صحنه نبودم و نمیدانم چرا من را به عنوان قاتل معرفی میکنند.
سایر متهمان نیز در جایگاه حاضر شدند و درخواست بخشش کردند.
در ادامه وکیل کریم درخواست کرد که فیلم بازجوییهای موکلش را پخش کنند و این موضوع را به عنوان آخرین دفاع مطرح کرد.
وکیل داوود هم گفت: با توجه به اینکه موکل من زیر ۱۸ سال است درخواست تخفیف دارم و همچنین درخواست دارم موکلم به کانون اصلاح و تربیت منتقل شود.
وکیل اسکندر هم گفت: موکلم همکاری کرده درخواست تخفیف دارم.
در ادامه وکلای اولیای دم هم گفتند برای هر چهار نفر درخواست قصاص دارند.
نماینده بهزیستی نیز که در جلسه دادگاه به عنوان مشاور حاضر شده بود خطاب به قضات گفت: رفتارهای داوود نشان میدهد ماهیت جرم ارتکابی را درک نکرده درخواست تخفیف برای او دارم.